دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

هزار تومن..!!

چند روز پیش رفتیم یه وسیله برقی خریدیم.بعد رفتیم چند تا مغازه بالاتر قیمت گرفتیم حدود بیست هزار تومان تفاوت قیمت داشت و ارزونتر بود. 

عصری که سعیدم اومد داشتم براش تعریف میکردم. سعید گفت:خب طوری نیست خودتو ناراحت نکن.حساب این هزار تومنا رو هم نکن عزیزم!!!! از تعجب چشمام گرد شد  

منم جلب:کیف پولش و برداشتم و هر چی پول توش بود برداشتم.سعید گفت:پولا رو چرا برداشتی خانومی؟؟ گفتم:حساب این هزارتومنا رو نکن عزیزممممممم....... 

نتیجه گیری اقتصادی: از اون روز به بعد دیگه پول نقد تو کیفش نمیزاره و همش تو کارتشه(بغض)  

 راه حل ارائه بدین دوستان... 

  

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:16 ق.ظ

اینجور شوهر کردی سرت شلوغ شدااااااااا

چه کنم دیگه. شلوغ نشده. گرفتار شدم . گرفتار درس و شوهر و .مشکلات.......

رکسانا شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ب.ظ

سلاااااااااااام خوبی عزیزم؟ اوووووووو بیستتت هزلر تومن اختلاف؟ خدایی که خوب کاری کردی خوشم اومد

سلاااااااااااااااااااااااااااام گلمممم. احوالت؟ خوبی؟
بیست تومن که نه. ده تومن بود.
این ژسرا یک موجوداتی هستند جنسشون پر خورده شیشست.

مرتضی چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ب.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

والا فعلا" راه حلی به ذهن مبارکمان نمی رسد.

بعدا چطور؟؟؟ فکر کن که فکر باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد