دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

نیستم!

سلام به همگی.خوبین؟ خوشتون هست؟ 

حدود یکماهی وقت نمیکنم بیام نت. اگه خدا بخاد این ترم اخرمه و باید یکم خودمو درگیر درس کنم. به سعید میگم تو حاضری من اذیت بشم. نصف این کتابا رو میزارم ترم بعد! از الان شبی هزار تومن بزار کنار شهریه ترم بعدم در میاد!!!!!!! 

التماس دعا.............

هزار تومن..!!

چند روز پیش رفتیم یه وسیله برقی خریدیم.بعد رفتیم چند تا مغازه بالاتر قیمت گرفتیم حدود بیست هزار تومان تفاوت قیمت داشت و ارزونتر بود. 

عصری که سعیدم اومد داشتم براش تعریف میکردم. سعید گفت:خب طوری نیست خودتو ناراحت نکن.حساب این هزار تومنا رو هم نکن عزیزم!!!! از تعجب چشمام گرد شد  

منم جلب:کیف پولش و برداشتم و هر چی پول توش بود برداشتم.سعید گفت:پولا رو چرا برداشتی خانومی؟؟ گفتم:حساب این هزارتومنا رو نکن عزیزممممممم....... 

نتیجه گیری اقتصادی: از اون روز به بعد دیگه پول نقد تو کیفش نمیزاره و همش تو کارتشه(بغض)  

 راه حل ارائه بدین دوستان...