دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

استاد پروجه!!

سلام.دوباره یه پست بغغغغضناکه دیگه!دوباره غر(قابل توجه بعضیا) 

یه استاد حسابداری داشتم خیلی ازش میترسیدم. هیچوقت کلاساشو نرفتم .و بعد از مدت مدیدی!! پس از بوققققق بار پاس شدم. البته وقتی که استاد این درس تغییر کردو تعداد دانشجوهای معترض پاس نشده 130 نفر شد 

دیروز رفتم یونی پرسیدم استاد پروژه من کیه؟؟؟ اره دیگه. همین بود.

  

  

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. این درو که بستی یه در دیگه باز کن. 

هیچ کسی نمیتونه غم منو درک کنه جز کسانی که باهاش کلاس دارند.یعنی خدا بهم رحم کنه. 

میگه درمورد موضوعات حسابداری صنعتی تحقیق کن. میگم استاد من مدیریتم نه حسابداری. بفهم نفهم!!

نظرات 10 + ارسال نظر
کرماشان پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ب.ظ

سلام مریم اتفاقی اینجا امدم برام جالب بود
خواستی کرمانشاه دیار کرد رو سرچ کن وبلاک منه خوشحال میشم خاطرات دانشجوییم رو نوشتم

سلام. باشه سر فرصت میام.

مرتضی یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ق.ظ http://www.solaris1367.blogfa.com

خیلی وبلاگ قشنگی داری دلم گرفته بودخداییش با خوندن خاطرات تودلم بازشد مر30

سلاممم.ممنون.خوشحالم که خوشتون اومده.ممنون که بهم سر زدین

[ بدون نام ] یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:02 ق.ظ

سلام مریم جوننننننننم

همه ما بالاخره صابون اینطور استادها به تنمون خورده

اما بهترین کار تلقین مثبت و پیدا کردن قلقه استاده مربوطه است

به هر حال هر استادی یه راه حل داره که باید از اون طریق ببخشیداااااااا ولی باید اونطوری خرش کنی
ببخش که این کلمه لد رو به کاربردم هااا

اما تنها راهش اینه
راستی چه جالب منم دانشجویه مدیریتم

امیدوارم موفق باشی گلم

سلام عزیزم.خوبی؟
چند ترم سر و کارم با این استاد نبود الان که ترم اخرم دیگه تلافی کل ترمای گذشته رو سرم در میاره.
من اصلا میترسم نزدیک این بشر بشم. استادمون زن. خیلیییییییییییییییییییییییییییی مغرور. اصلا حاضر نیست حرف دانشجو رو گوش بده. باور کن. حرف حرف خودش.

سعی خودمو میکنم اما مطمئن نیستم ردو این بشر تاثیر داشته باشه.
واقعا؟ اخجون. چه خوبببب. مدیریت چی؟؟؟ دولتی. صنعتی؟ بازرگانی؟؟
خوشحالم از اشناییت شیدا جون. با اجازه لینکتون بکنم؟؟؟
شما هم همین طور گلم

مرکز رها بخشی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/


عصبانیتتون منو کشته!

بمیری توووووووووووووووو!!!!!!!!!!!

مرتضی سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:39 ب.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

سلام آباجی خوب خودم.خوبی؟خوشی؟سلامتی؟
بابا آباجی خانومی چرا قهرید؟خوب نیست آدم با کاکوش قهر کنه ها!معصیت داره.اونوقت می روید جهنم اونوقت ما بهشتی ها باید بیائیم هی برای شما شفاعت کنیم.خب خسته می شیم دیگه!!!!!!!
راستی تو این بلاگ اسکای چه جوری می شه نظر خصوصی گذاشت؟

سلام دادا جاپونی. خوبم. اگه بعضی ها بزارند!!!
ما که جهنمی هستیم حالا یه طبقه پایینتر چه فرقی میکنه!!!
روی اسم کلیک میکنی بعد روی تصویر بعدش کامنت میزاری. واسه کی میخای هان. هان؟؟

مسافر دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:25 ب.ظ http://doncorleone.blogsky.com

یه مدیر باید بتونه از محاسبات مالی هم سر رشته داشته باشه علی الخصوص مالی که سرش رو کلاه نگذارن و تا میگن این کار فلان قدر مخارج داره اگر با تجربه باشه میگه با مالیات یا بدون مالیات
با کسورات یا خالص؟
بد نیست اگر تجربش رو داشته باشی ، من خودم برنامه ریزم ولی برای دله خودم هم حسابداری رو روش حسابی تحقیق کردم

سلام دوست خوبم. خوبی شما؟؟
دقیقا حق با شماست. برای اینده کاری خوبه. البته وقتی خوبه که میل و رغبتی در اون کار باشه نه از سر اجبار و فقط برای پاس شدن.
پس میتونم رو کمک شما حساب کنم دیگه؟!!!(پلک. پلک)

آبی یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:03 ب.ظ http://blue.persianblog.ir

این غیبته که زیاد بشه ، یهو انسان شاکی میشه و یی هو گروپی میاد تو شیکم سیستومو ... کجایی بی وفا؟ دیگه دوسم نداری؟

سلام. چطوری؟
گرفتارم شدیدددددددددددددددددددددد.
بله آیا؟ با منی؟؟؟؟؟

مرتضی جمعه 29 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 ب.ظ http://i-morteza.persianblog.ir

جز این که دعا کنم همه چیز به خوبی پیش بره یا استادتون عوض بشه کار دیگه ای از دستم بر نمی یاد.ولی از یک چیز مطمئن هستم.شما می تونید.

سلام دادا جاپونی. خوبی؟
ممنون. قربونت اگه دعات گرفت ما رو هم خبر کن سفارشات بعدی رو هم بدیم.
واقعا؟ از کجا مطمئن هستین که من میتونم؟!!!

صدف جمعه 29 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:39 ب.ظ

سلام مریم جونم. منم دردتو می فهمم دقیقا مشکل منو داری نمیدونم چرا استادای حسابداری این جورین؟؟؟ آخه یکی نیس بگه ما رشتمون مدیریته چرا باید ۱۵ واحد حسابداری بگذرونیم ؟ حالا خودتو ناراحت نکن تو هم تو یه جمله بنویس حسابداری صنعتی همان حسابداری بهای تمام شده است. والسلام از سرشم زیاده.

سلام صدف جون جونی خودم. خوبی گلم؟
والا همین و بگو. همش زجر!!!! همش مظلوم کشی!!!
مرسی از راهنمایی قشنگت عزیزم!!

site01 پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:34 ب.ظ http://www.site01.2fa.ir

۹۵۱۶۱۰۱۵۴۷۴گاهی شانس فقط یک بار به آدم رو میاره پس باید قدرش رو دونست بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.site01.2fa.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد