دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

من و استاد....

دیروز امتحان میان ترم مدیریت پروژه داشتم . از اونجایی که من خونمون و خیلی دوست دارم.!!! دیروز واسه اولین بار چشمم به جمال استاد روشنا شد.  

تعداد دانشجویان:9 تا عزیز دردونه   

                                     تعداد غائبین:1 دونه دوست جونیم   

                                                                                  تعداد پسر شجاع:1 دونه 

استاد خیلیییی با برو بچض! رووووووووووو بود. منم مثل این نامیدا سرم رو برگه خودم بود .که یکدفعه روح خبیث و پلیدم یکی زد تو سرمو گفت تقلب(هین وای وای وای چه حرف زشتی)!!!  

 

منم هی مقاومت کردم. اونم گفت:آخر ترم که افتادی میفهمی تقلب زشته یا قشنگ؟ منم ساده!! زود گول مالی شدم. و اینجا بود که معنی قشنگ تقلب و قلبا حس کردم.  و تستی ها رو......( وای وای وای) 

رسیدم به تشریحی ها من که رسم نمودار پرت و جرت بلد نیستم(بغز)!!. استاد که انگار خودش پایه تقلب بود یک به یک بالا سر بچه ها وایمیساد!!! و راهنمایی در حد تیم ملی میکرد. 

 

استاد مهربونه فکر کرده بود من خجالت میکشم ازش چیزی بپرسم. نمیدونست که من اصلا بلد نیستم بنویسم.   

چند بار رفت و اومد منم جلب دستم و گذاشته بودم رو نمودارا. بهم گفت اون طرف صفحه جا هست ریز ننویس.    

 

بابا ولم کن. چهار تا گمبلی !!! که بیشتر نیست همین طرف جا میشه.     

 

آخرم دلش طاقت نیورد(وییییی چه مهربون). گفت ببینم نموداراتو.سوالی هست بپرس؟! کجا شو بپرسم اخه ؟ گفتم استاد بیخیال. رفت و اومد(چه گیری استاد)   

 

میخاست برگم و بکشه منم مقاومت کردم و  محکمتر از اون و البته کمی خشن تر برگمو کشیدم!!! ؟   گفت تموم شد. گفتم بله.   

 

یه خنده جلبی کرد. من نفهمیدم معنیش چی بود. ولی واسه  اینکه کم نیارم منم یه خنده ناملیح کردم.   

برووو دیگه بزار دردم به دل خودم باشه. (گولی گولی اشک)

میدونید چرا من برگم و ندادم چونکه زیرا در اخر ان نوشته بودم از برای استاد که:

دانشجو نوشت: 

استاد از اونجایی که من کل جزوه رو به سفارش این مرضیه نامرد!!! تمام تشریحی خوندم. وقت نشد تشریحی ها رو بخونم و به جبر و اجبار حذف اختیاری_اضطراری کردم. 

استاد فکر میکردم میشه اما نشد(یعنی شما نزاشتین تقلب کنیم)!!! 

ایشالا پایان ترم میشه(جبران نمره رو گفتم. تقلب و نگفتما.موفقیت مد نظر من و شماست)!! 

استاد:

شمع فروزان توام!!           اینگونه خاموشم نکن 

                      گرچه تشریحی نخوندم              اما تو مشروطم نکن 

و جالب اینکه 2 تا از نمودارایی که درس نداده بود من درست نوشتم.هوراااااااااااااااااااااا

نظرات 13 + ارسال نظر
مدیرمرکز دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/

خدا قوت!!!

سلامت باشی عزیز!!!!

شعرامو خوندی که برا استاد نوشته کردم آیا؟

هادی شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:25 ق.ظ

من بابام استاد دانشگاهه و از این دل نوشته ها زیاد خوندم و حسابی هم خندیدم ولی این یکی واقعا شاهکار بود.
نوشتن کتاب یادتون نره.

سلام. خوبی؟
خوش اومدی.منم دل نوشته زیاد دارم اما این یکی و یکی از دوستای وبلاگیم که میدونست به درد من میخوره بهم داد.

منم پایه.....البته بعضی جاهاشو خودم سرودما

خوشحالم که خندیدی. بابات تو دانشگاه ما نیست؟ کارش دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

احسان پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:50 ق.ظ http://ehsan12.blogsky.com

نامه ات به استاد خیلی باحال بود

شمع فروزان توام!! اینگونه خاموشم نکن

گرچه تشریحی نخوندم اما تو مشروطم نکن

سلام. خوبیییییییییییییییی؟

خوشحالم خوشت اود.

امیدوارم استادم به اندازه شما خوشش بیاد. چون درس بسیار کوفتی است نخته

وحید دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ http://pichayam.blogsky.com

سلام
عجب !!!!
خودمونیم این حس ها و حالت هایی که گفتی همشونبرای من آشنا بود . عمریه داریم درس میخونیم ولی هنوز موقع امتحان و موقع تقلب خنده ام میگیره . مخصوصاوقتی تقلب با موفقیت همراه باشه .

سلام

پس شما هم یه پایه تقلبید. ایوللللللللللللللللللللللل.

دقیقا منم وقتی موفق میشم خندم میگیره. چرا اخه؟

رویای خاکستری شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 ق.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام مریم جان خوبی؟
خیلی قشنگ بود گلم.
عکس توت فرنگی رو دیدم فکرک خراب شد. من عاشق میوه و غذا می باشم مریم. دوست میدارم.

سلام اقا وحید گل. احوال شما؟
خوشحالم که خوشتون اومده. منم توت فرنگی و خیلی دوست دارم

من و یا توت فرنگی و آیا؟!!!!!!!!!!

mosafery az dooor dast جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ب.ظ

hahaha
bahal bood
ishalla ke pass mishi ba noomre khoob
10 ham bad nis ha!!!!
take care

سلامت کو دراکولا؟!!!!!!!!!!!

سلام گلم. خوبیییییییییییییی؟ چه عجب بالاخره اومدی.

تو دعا کن پاس شم. من قانع ام با ۱۰.

وقتی خودت حس میکنی قرار بیفتی ۱۰ اینقدر نمره قشنگی و لذت بخشی که نگو.....

ریحانه پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ب.ظ

سلام
ماجرای جالبی بود
تقلب نباشه اصلا نمیشه
یعنی به نظر من امتحان بدون تقلب فاز نمیده

سلام

ممنونم. نظر لطفتونه.

دقیقا. تقلب بسیار مفید و سازنده است نخطه!!!!!!!!

مرسی از نظر قشنگت عزیزم

الی دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:19 ب.ظ http://www.ehnk.blogsky.com

سلام...
تقلب خیلی خوبه...حال میده...یعنی امتحان بدون تقلب معنی نداره...ماکه استاداین کاریم...راستی گفته بودین بهمون سرمیزنین...ولی نیومدین...

سلام.

بله همه این واقعیت و قبول دارند.

دقیقا همینه که میگی.

ایول استاد بزرگ.....

میام گلم. دنیارو به صبر ساختن...

ایلیا دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:39 ق.ظ

به نام خدا
سلام
خوبم خوبی؟

عجب داستانی بود بس غمناک

من همیشه تقلب رسوندم و تقلب نکردم البته در دوران دانشجویی چرااااا

راستی دیگه سر نمیزنی؟؟؟؟
چرا ایا؟؟؟

سلام. خوبی؟ ای بد نیستم.

مرسی از ابراز همدردیت. وقتی پای آبرو در میون باشه همه ممجبورند تقلب کنند!!!!!!!!!

بخدا گرفتارم. نمیدونم از کدوم کتابام شروع کنم

ربولی حسن کور شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:11 ب.ظ http://www.rezasr2.blogsky.com

سلام
استاد که اینطور راهنمائی میکنه یعنی میخواد همه کلاسش درسو پاس کنن دیگه
پس خیالت از بابت نمره راحت!

سلام دکتر . احوال شما؟

امیدوارم فقط به همین نیت دانشجوها رو راهنمایی کنه.

امتحانای پایان ترم ما از بالاها میاد و توسط بالاها هم تصحیح میشه. استاد نقشی نداره متاسفانه

timmy پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ق.ظ http://makhmali.blogsky.com

سلام رفیق. خوش به حالت استادتون پایست اساتید ما که ستون هم نیستن لامصبا... در کل خوش به حالت!
به روز شدم منتظرم

سلام رفیق!!!

بابا این یکی اینجوری در اومده. هفت ترم پدرم دراومده بعد هفت ترم یکی دلش به حال ما سوخته ببین میتونی خلابش کنی؟!!!

اومدمممممممم

نازنین پسر پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ق.ظ

سلام گرامی

بیچاره استادا که باید همش جوابگوی نامه های زیر سوالای امتحانی باشن

برو درس بخون مگو چیست درس !

در پناه حق ... خوب و موفق باشید

سلام گرامی. چطوری شما؟

بازم شرمندم کردین.

استادا کیف میکنند براشون چیز بنویسی. بخصوص اگه تعداد دانشجویان قلیل هم باشه.

واقعا چیست درس؟ به چه دردمون میخوره؟ والا من خیاطی و بیشتر دوست دارم تا این درس لعنتی.

مرسی گلم. شما هم موفق و پاس باشین

یادداشت های سیاه چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:09 ب.ظ http://www.blacknotes.net

سلام لبخند ناملیح این چه قالبیه بابا نمیگی آدم هوس میکنه ... دهنم آب افتاد

سلام. احوال شما؟ خوش اومدی؟

صیغه مریم از نوع دانشجوییش!!!! تو خودت که بدتر صیغه میسازی ذهنم آب افتاد!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد