دست نوشته های جلب مریم
دست نوشته های جلب مریم

دست نوشته های جلب مریم

امروز من

دیروز از صبح تا شب دومین برف زمستونی هم اومد. خیلی خوب بود ولی حیف. حیف که من سرما خوردم. و احساس ضعف شدیدی داشتم. سعید بنده خدا کلی نشست امتحانش و خوند و یک ساعت قبل امتحانش خبر دادن که لغو. حسابی بهم ریخت. دلش میخاست بره بیرون یکم حال و هواش عوض بشه ولی بخاطر من موند خونه و ازم پرستاری کرد. 

دیشب خونه مادر شوهرم شام دعوت بودیم. اصلا حس نداشتم. از اول تا اخر نشسته بودم. بعدم اومدم خونه تا ساعت 2 از دل درد و گلو درد خابم نمیبرد. 

حسابی کلافه شده بودم. نمیخاستم سعید بیدار بشه که با صدای در بیدار شد و اونم بی خواب شد. یکم آب نمک قر قره کردم. عسل و آبلیمو خوردم. ی روسری گرم کردم بستم به کمرم  یکم بهتر شدم و خوابم برد.

امروزم سعید نیست. از 4 و نیم صبح کارررررررررررررررررررررررررررر تا 8 شب. قربونت دستات برم مرد من.بهت افتخار میکنم که برای روزی حلال تمام تلاشتو میکنی.  

عیدتون مبارک. اینم عید من به شما . ی لبخند کوچولو

ی سری پسرا هستن که امروز ریششون و میزنن فردا دوباره در میاد. اینا رو خدا از خاک حاصلخیز خلق کرده 

نظرات 9 + ارسال نظر
خاطرات روزانه من سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ق.ظ

مریم عزیزم خوبی؟؟

فدات شم خوبم. ممنون عروس خانوومممم

صدف شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ب.ظ

بهتر شدی خاهر؟؟؟
یه وقت به من سر نزنیا .. وبلاگم جیززه
منم همیشه درجهت رویش سریع ابروهام این جمله رو میگم . امروز برمیدارم فرداش پر شده میگم خدا منو از خاک حاصلخیز دلتا آفریده

خوبم گلم.
چرا دعوات میاد خب. ی مدتی اصلا حس نت و نوشتن و ... ندارم.
منم ابروهامو هاشور زدم راحت شدمممممممممممممممممممممم. از ابرو نگو. کلا ابرو نگو بلا بگو!!!!!!!

بلورین سه‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 05:07 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com/

الان بهتری مریم جونی؟
روزی حلال خیلی مزه داره...آدم با خیال راحت ازش استفاده می کنه

نه. خیلی سرفه میکنم. دل و کمر از سرفه های شدید درد میکنه. دکتر هم رفتم ولی امان از این دکترا....
دقیقا همینطور که میگی روزی حلال برکت داره.

مرتضی سه‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:12 ق.ظ http://i-morteza.persianblog.ir/

اول از همه اینکه
آبجی خانومی مهربانم
از صمیم قلبم برای شما و همسر گرامیتون سلامتی همیشگی آرزو دارم.
دوم اینکه
دعا می کنم این عشق شما جاودان باقی بمونه و روز به روز هم بیشتر بشه
و سوم اینکه
امیدوارم همانگونه که خنده را به ما هدیه می دهید،این خنده همیشه و همیشه مهمان قلب مهربانتون باشه.

اول سلام و ممنون از دعای قشنگتون.
دوم اینکه ممنون
سوم اینکه خیلی ممنون.

فریبا دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 ب.ظ


خاطرات روزانه من دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ق.ظ

زنده باد خانوم قدر شناس

فدات عزیزم

محبوبه دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:02 ق.ظ

سلام عزیزم ایشالا زود خوب بشی گلم

ایشالا فعلا که هلاک شدم از بس سرفه میکنم

آلیس دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:58 ق.ظ

عزیزم خیلی مراقبت کن
سرماخوردگیه سنگینیه. به این راحتی از جون آدم بیرون نمیاد.
داروهاتو سر وقت بخورو اب نمک فراموشت نشه. راستی این روزا شلغم با عسل زیاد بخور. خیلی برای گلو درد موثره.
انشالا خبر بهبودتو بدی عزیزم

فدات عزیزم.
بدتر شدم که بهتر نشدم.کلی خود درمانی کردم فایده نداشت رفتم دکتر از دیروز سرفه های شدید هم بهش اضافه شده که حسابی کلافم کرده.
ممنون که به فکرمی عزیزم

vurujak.ir یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:01 ب.ظ http://vurujak.ir

ممنونم از پستت! به دردم خورد

خواهش میکنم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد