پسر خواهر شوهرم(6 سالشه)خیلی با مزست. و در عین حال خیلی کاراش هم مردونست. از وقتی یادم میاد و من عروس این خانواده شدم همه چی و برعکس میگفت.
مثلا: ی روز رفته بودیم بیرون اونم بود. وقتی خاستیم سوار ماشین بشیم با لحنی مردونه و کاملا قیافه گرفته گفت: من عقب میشینما
یا: نشسته بود روی تاب و تاب بازی میکرد که پاچه شلوارش رفت بالا. به پدر شوهرم میگه: بابا جان این آستینای من و بکش پایین
و از همه جالب تر اینکه وقتی بچه بود یک انگشت و نشون میداد و میگفت من دو تا میخام. الان که یکم بزرگتر شده با یکی کارش حل نمیشه دو تا انگشت نشون میده و میگه: من چهار تا از اینا میمخام .
پریشب اونجا بودیم پدر شوهرم نشسته بود رو مبل و با یه دستش با امیر حسین توپ بازی(والیبال) میکرد. که یهو امیر شاکی شد و گفت: بابا جان من دیگه بازی نمیکنم با سه تا دستات بازی کن. ترکیدیم از خنده
به خواهر شوهرم میگه احیانا بچه ات لوچ نیست؟
چه با نمکه این پسر بچه...
ممنون عزیزم
ای جان
یعنی باید بشینی پای صحبت های این بچه ها
به جان خودم
تمام خستگی آدم از تنش در میره.
حرفاش خیلی مردونست. موافقم. بچه اصلا نمیزاره آدم فکر کنه
با مزه بود.
کاش بزرگ میشه خودس این کارها و حرفای الانش یادش بیاد.
براش تعریف میکنند شاید یادش بمونه
ای جون دلممممم چقد بانمکه .....
تو هم خوووب عروس بازی در آوردیاااا ینی چی میگی بچت لوچ نیس ؟؟؟
عروسم عروسای قدیم والاااااااا ....
فکرم مشغول اصلا حس کل کل ندارم صدف.
یعنی پوکیدم از خنده در حد انفجار.
اما ایا ی بچه ۶ ساله انقدر؟؟؟!!!!!!!!!!!!
اینا رو اشتباه میگه ولی خیلی باهوش. خیلی چیزا رو دقیق تو ذهنش ثبت میکنه و جمله به جملشو به موقعش بهمون میگه.
با مزست. مدرسه بره خوب میشه
این جمله آخرت خیلی با حال بود.
مردم از خنده.
بمیری(همینجوری)
خودت بمیری(با نیت قبلی)!!
حالا واقعا چشماش لوچ نیست؟
نه بابا عادت داره برعکس میگه. ی وقتایی میگم خدا به داد معلم اول دبستانش برسه که میخاد یک و دو و سه رو یاد امیر بده.